افغانستانﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎویژه: زنان

تمنا زریاب پریانی برای شکست سکوت جهان خیابان به خیابان اروپا میرود.

آپارتاید جنسیتی، لفظی کوتاه اما واقعیتی بزرگ است که از انکار حق ملیونها زن در افغانستان روایت میکند. تمنا زریاب پریانی اعتراضش را در برابر این ستم بزرگ تعریف میکند. او از خیابانهای کابل تا قلب اروپا میدان اعتراضش را گسترده است. تمنا مدتهاست خیابانهای اروپا را به عرصه‌ی دادخواهی برای زنان افغانستان مبدل کرده و خیمه‌ی کوچکش رنج عظیم زنان افغانستان را روایت میکند. در این مصاحبه، تمنا زریاب پریانی از اعتراضش به کشتار، شکنجه، محرومیت و انکار گسترده‌ی حقوق زنان در افغانستان سخن میگوید.
بانو پریانی اجازه بدهید از مهمترین مولفه‌ی مبارزه‌ی تان آغاز کنیم. آپارتاید جنسیتی یعنی چی؟
تبعیض، حذف، جدا سازی سیتماتیک و اعمال محرومیت مهمترین مولفه های‌ست که آپارتاید جنسیتی را در افغانستان مشخص میکند. دقیقا چیزی که زنان افغانستان بخاطر جنیست شان آن را در دوسال گذشته تجربه میکنند. آپارتاید ابتدا در مورد سیاه پوستان در افریقای جنوبی که بخاطر رنگ پوست و نژاد شان از حقوق انسانی خویش محروم بودند استفاده شد، ولی حتی آن آپارتاید نیز قابل مقایسه با آنچه در افغانستان بر زنان میگذرد نیست. سیاه پوستها در دوره‌ی آپارتاید اقلن مکاتب، پارکها و اماکن مختص به خود را داشتند که از بقیه جدا بود، ولی زنان افغانستان هیچ حقی ندارند. از همه‌ی حقوق انسانی شان محروم شدند.
آپارتاید جنسیتی در افغانستان چه صورت‌بندی دارد؟
گروه طالبان با استفاده از تسلط خود در افغانستان اقدام به اعمال سیاستهای فرهنگ ستیزانه و انسان ستیزانه کرده است. آنها زنان را در خانه ها محصور کرده اند. مکاتب را بسته اند و جلو رشد علم را علنی سد کرده اند. این بدترین شکل تبعض است که در همه زمینه ها میشود آن را دید. طالبان با اتکا به فرهنگ قبیله‌ای یک الگوی عقب افتاده را بر همه تحمیل میکنند. در کنار باورهای افراطی دینی شان، فرهنگ قبیله‌ای شان مهمترین عامل بازدارنده در برابر زنان افغانستان و در مجموع جامعه‌ی افغانستان است.
از اعتراضات تان در خیابانهای کابل بگویید. چه اتفاق افتاد؟
۲۰ اگوست ۲۰۲۱ جنبش حقوق مدنی زنان افغانستان را تشکیل داده و در اوایل سپتامبر این سال اولین اعتراض ها را ما در برابر تفنگ تروریستان اغاز کردیم. در اولین اعتراض تفنگ را طالب به سمت من نشانه گرفت و یکی از افراد آن با قنداق تفنگ به پشتم کوبید اصلا حرفی به زبان نیاوردم و از زمین بلند شدم آن یکی دیگر که ماشه را کشید و قصد داشت به طرفم شکلیک کند. آنها چهره مرگ را برایم نشان دادند. صورت زشت تروریست که خون در چشمانش موج می زد برایم آشنا شد. بعد ها این صورت ها را مدام در گوشه های مختلف کابل بیشتر دیدم. در تمام این اعتراض ها که آخرین آن شانزدهم جنوری ۲۰۲۲ بود مدام در جاده های کابل با تفنگ شلاق طالب مواجه بودیم. در شب نزدهم جنوری ۲۰۲۲ که آمادگی برای اعتراضی دیگر بود گرفته بودیم، طالبان به کمک یکی از زنان نفوذی خود در جنبش ما، موفق شدند تا خانه را پیدا کنند. توان شرح شبی که من و خواهر هایم اسیر شدیم، ندارم. همین بس که تصور کنیم وقتی خشن ترین گروه تروریستی جهان چند زن معترض را اسیر میکند، چقدر میتواند علیه شان اعمال خشونت کند. شاید نیازی به تعریف نباشد، همه میدانند اسیر شدن در دست طالبان آنهم به جرم اعتراض مدنی چقدر وحشتناک است.
چه مدت در زندان بودید و آنجا چه گذشت؟
۲۶ روز و ۲۶ شب شبیه سال های پر از وحشت و شکنجه های گروهی مدام وجود داشت. شبها و روزها در این مدت چنان دردآور بود که در تمام عمر، سیاهی تلخی آن روزها را نمی توانم از یاد ببرم. موسیقی وحشت فریادهای مدام مردان پیر و پسران جوان بسته به زنجیر و چشم های بسته شده و صورت های خون آلود آنها را نمی توانم از یاد ببرم، به حدی درد دهنده بود که درد خودم و بدن تکه پاره شده خود را از یاد می بردم. اجازه نداشتم از زیر کمره اطاق دور شوم با آنکه این کار را می کردم. معلوم نبود چی لحظه ای وارد می شوند و به اطاق شکنجه می بردند. هنگامی که از سلولم بیرونم می بردند اجازه نداشتم به اطراف نگاه کنم ولی دلم ارام نمی گرفت و پنهانی از زیر آن شال بزرگی که حجاب همه بدنم شده بود. بیشتر از همه چیز فریاد های دردناک این مردان مثل خنجری بود در قلب من. صداهای که مدام با عذر و زاری و گریه ها همراه بود و گاهی با شلیک چند گلوله ای خاموش می شد. خاطرات زندان خارهایست که هیچ وقت از دل من بیرون نخواهد شد. ممکن زخمهای جسم من خوب شود، اما این روح درگیر همه ی آن حادثه هایست که همسفر همیشگی من خواهد بود.
بعد از زندان چگونه توانستید از زیر حاکمیت طالبان نجات پیدا کنید؟
نمی دانم در حقیقت، شاید فشارهای باداران این گروه بیشتر کارساز بود در این زمینه. از رفتارهای خشن شان می دانستم که فشار بیرونی وجود داشت. با تعهدات زیادی در نهایت مکتوب آزادی کسی را صادر کردند که قرار بود اعدام شود، به جرم توهین به مقدسات نامقدس شان. ضمانت گیری بخش دیگری از دلیل آزادسازی ما بود. در آخرین دقایق شب ۱۴ فبروری که لحظه ای تحویل دهی ما به خانواده بود در درون موتر از پدرم ویدیو گرفتند و اعترافی که از این زندان حرفی به بیرون نرسد و هیچ وقت پا از کابل بیرون نمی گذارد. در نهایت با غصب هر چی کاغذ و گذرنامه بود از زندان کوچک آزاد شده و در زندان بزرگی بنام کابل گیرکردیم. ماه ها در سکوت و زندگی پنهانی سپری شد که حتی نفس کشیدن را دشوار ساخته بود. بلاخر با کمک یک تعداد منابع و دشواری و ترس زیاد توانستیم از افغانستان فرار کنیم. راهی که چنان ترس‌آور و وحشتناک بود که زبان از گفت‌اش عاجز است.
از ادامه‌ی اعتراضات تان در اروپا بگویید. این اعتراضات چه شکلی داشت و دارد و در اروپا از کجا شروع شد؟
اوایل اکتوبر ۲۰۲۲ به آلمان آمدیم و یک هفته بعد آن در اعتراض های مشترکی با زنان ایران و افغانستان حضور داشتم. کمپین های مختلفی برای مبارزه در برابر جنایت های تروریست ها و حامیان این گروه متجاوز خون آشام داشتیم. اولین خیمه تحصن مبارزه با آپارتاید جنسیتی در افغانستان را به تاریخ دوازدهم اگوست ۲۰۲۳ ایجاد کردیم که تحصن یک روزه بود. دومین دور آن از اول سپتامبر ۲۰۲۳ تا دوازدهم اعتصاب غذا داشتیم و اکنون که در دور سوم این اعتراض قرار داریم از ۲۹ سپتامبر شروع شد و تا ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳ ادامه خواهد داشت.
واکنش کشورهای بزرگ و سازمانهای بین المللی به اعتراضات تان چی بود؟
واکنش ها در حد همدردی بوده و تا کنون نتایج ملموسی نداشته. هرچند بحث آپارتاید جنسیتی در بعضی نشست های در سازمان ملل مطرح شده و بعضی منابع دیگر غربی نیز بحث های در این مورد داشتند، اما بحث کافی نیست. باید اقدام صورت گیرد.
شما چه انتظاری از کشورها و سازمانهای بین المللی دارید؟
آپارتاید جنسیتی حاکم در افغانستان را به رسمیت شناخته و دست از حمایت تروریست ها در آن سرزمین بردارند. همان گونه که در قطعنامه‌ای اعتراضات یاد آور شدیم، موضوع آپارتاید خط سرخ ماست. تمام شواهد و اسناد برای اثبات وجود آپارتاید جنسیتی در افغانستان در دست ما و جامعه‌ی جهانی است. راهی جز به رسمیت شناسی آپارتاید نیست و جامعه‌ی جهانی نمیتواند از زیر بار اخلاقی و حقوقی این موضوع فرار کند. در عین حال خواهان قطع شدن حمایت های مالی و سیاسی طالب ها، منع سفر ها و مذاکره با این گروه نیز هستیم و تلاش برای آزاد سازی زندانی های سیاسی نیز بخشی از خواسته های ما بوده و است.
برخورد شهروندان افغانستان مقیم اروپا با اعتراضات تان چگونه است؟
حضور کمرنگ. هنوز از خواب زمستانی بیدار نشده اند. شاید مردم هنوز سردرگم هستند و از زیر فشار روانی شکست و تسلط طالب بر کشورشان بیرون نشده اند یا علل دیگری دخیل است. به هر حال تعدادی حمایت میکنند، ولی خیلی ها به هر دلیلی هنوز به اعتراضات علیه جنایات طالبان نپیوسته اند.
انتظارتان مشخصن از شهروندان افغانستان ساکن خارج کشور چیست؟
بیداری و مبارزه برای حقوق انسانی شان. استفاده از تمام امکانات برای دفاع از حق شان و مبارزه علیه ستم و ظلمی که بر همه‌ی مردم میشود. این یک مسوولیت اخلاقی و انسانی‌ست.
تا کجا به مبارزات تان ادامه خواهید داد؟
تا آنجا که جهان وادار به واکنش شود و سکوت خود را در برابر مجموع جنایاتی که طالب علیه مردم انجام میدهد، بشکند. زنان اسیر طالبان آزاد شوند و دیگر تروریزم مورد استقبال کشورها قرار نگیرد و علیه آن اعمال تحریم شود تا بساطش برچیده گردد.
آیا ممکن است شیوه‌ی مبارزه‌ی تان تغییر کند و از نشستن در خیمه‌ی تحصن به شیوه‌ی دیگری از مبارزه روی بیاورید؟ وقتی به همه چیز نگاه میکنم به این نتیجه می رسم که این اعتراض ها تمام شدنی نیست. ولی در خصوص مبارزه با آپارتاید جنسیتی شهر به شهر کاروان اعتراضی ما ادامه خواهد داشت تا زمانی که به رسمیت شناخته شود و جهان علیه طالب وارد اقدام شود.
پیام تان به خواننده های ماه نامه‌ی ماه‌نو و مردم افغانستان و جهان چیست؟
همصدا شوند به این اعتراض و از صدای در برابر بی عدالتی ها خود استفاده کنند. من معتقد هستم یک فرد یک لشکر است اگر به خود باور داشته باشد و بخواهد. هزاران صدا هزاران اسلحه ای است که در برابر جنایت و جنایتکاران استفاده خواهد شد، ولی در سکوت به نفع جنایت و حمایت از آن محسوب می شود.
سپاس بانو پرنیانی عزیز؛از اینکه به ما جهت این مصاحبه وقت دادید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا