منازعۀ فلسطین و اسرائیل
منازعۀ فلسطین و اسرائیل
نویسنده : محمداکرام اندیشمند
ریشه های منازعه و دشمنی فلسطین و اسرائیل در چیست؟
کشور اسرائیل چگونه بوجود آمد؟
چرا عرب ها در جنگ با اسرائیل همیشه شکست خورده اند؟
فلسطینی ها در چه وضعیتی به سر میبرند؟
آیا تشکیل کشور مستقل فلسطین عملی است؟
جنبشس فلسطینی حماس و اسرائیل چرا و چگونه وارد جنگ شدند؟
در این مقاله، این پرسش ها و پرسش های دیگری در رابطه با منازعۀ فلسطین و اسرائیل مورد بحث پاسخ قرار می گیرند.
تاریخ نگاران عرب و مسلمان، فلسطین را سرزمینی محل اقوام سامی(عرب ها و عبرانیها) میدانند که در ۳۵۰۰ قبل از میلاد مسیح از شبه جزیره عربستان به خصوص از حجاز بسوی شامات و شمال افریقا(مصر) مهاجرت کردند. اعراب کنعانی در سرزمین فلسیطن اقامت گزیدند و دولت کنعانیه را بوجود آوردند.
فلسطین به شمول کشوراسرائیل تا قبل از فروپاشی امپراتوری عثمانی بخشی از سرزمین شامات بود که جزو قلمرو آن امپراتوری محسوب می شد. تاجنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، در فلسطین، مسلمانان، مسیحییان و یهودیان زندگی می کردند که اکثریت جمعیت را، مسلمانان تشکیل میدادند. حتا شمار یهودیان این سرزمین در سدۀ شانزدهم عیسوی در منابع رسمی اسرائیل پنج هزار تن وانمود میشود.
بر اساس ادعای اسرائیلی ها شکل گیری کشور اسرائیل
دولت و کشوراسرائیل، تشکیل کشور یهودی را در این جغرافیا، حق تاریخی خود تلقی می کنند. به باور آنها تاریخ یهودی ها به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد که با اجداد اولیۀ یهود یعنی ابراهیم پیغمبر(ع)، پسرش اسحاق و نواسه اش(نوه) یعقوب (ع) ملقب به (اسرائیل) آغاز می شود. ابراهیم(ع) از شهر “اور” در”کلده” به کنعان یاهمین فلسطین و اسرائیل کنونی احضارشد تا دعوت به دین توحیدی را آغاز کند. وقتی کنعان در قحطی فرو رفت یعقوب با دوازده پسرش به مصر کوچ کرد، اما در آنجا گرفتار بردگی و کار اجباری شد. بنی اسرائیل پس از چهارصد سال بردگی در مصر صاحب پیغمبری بنام موسی(ع) شدند تا آنها را از مصر به سرزمین اجداد شان یعنی کنعان یا اسرائیل به عنوان سرزمین موعود برگرداند.
خروج بنی اسرائیل از مصر در سال ۱۳۰۰ قبل از میلاد مسیح صورت گرفت. آنها با پیغمبرشان موسی(ع) چهل سال در صحرای سینا راه پیمودند و در این زمان کتاب تورات بر موسی نازل شد. بنی اسرائیل در طول دو قرن بعد به آنجاییکه سرزمین اجدادی و تاریخی خود میدانند یعنی کشور کنونی اسرائیل، مسلط شدند
در منابع رسمی دولت اسرائیل گفته میشود که بنی اسرائیل پس از جابجایی به سرزمین نیاکان تا دو سدۀ نخست فاقد دولت و پادشاهی بودند. حملات دایمی اقوام “پلشتیم”(فلسطین)ساکن آسیای صغیر(ترکیه)و سواحل مدیترانه آنها را بسوی گزینش فرمانروا و پادشاه برد. اولین شاه اسرائیلی ها “شائول” بود که سپس داوود پیغمر جانشین او شد. پس از او پسرش سلیمان پیغمبر از سال ۹۶۵ تا۹۳۰ قبل از میلاد مسیح به پادشاهی رسید. او دولت مقتدر و کشور وسیع و آباد ساخت و اورشلیم(بیت المقدس) را به عنوان معبد یهود اعمار کرد. اما پس ازاو قبایل بنی اسرائیل دچار تفرقه شدند و دو حکومت جداگانه بنام “اسرائیل” در شهر سامره و”یهودا”در اورشلیم بوجودآمد.
حکومت اسرائیل در سال ۷۷۲ قبل از میلاد توسط فرمانروای آشور وحکومت یهودا توسط امپراتوری بابل منهدم گردید، و قوم یهود پراگنده شدند. پس از آن بنی اسرائیل همیشه در فکر بازگشت به سرزمین اجدادی و تشکیل کشور اسرائیل بودند. به ادعای منابع رسمی اسرائیل، فشار و ستم بربنی اسرائیل پس از ظهور مسیحیت و اسلام بیشتر شد، تا آنکه در سدۀ نوزدهم عیسوی اوضاع در سرزمین اسرائیل (فلسطین) تغییر یافت و در قرن بیستم اسرائیلی ها کشور و دولت خود را در سرزمین نیاکان تأسیس کردند.
واقعیت این ادعا
فرض بر این قرار داده شود و حتی باور شود که ادعای وطن تاریخی یهودیان درست است و یهودیان هزاران سال پیش توسط اقوام دیگر و نسل های بسیار پیشین انسانی از آن سرزمین رانده شده باشند، آیا عادلانه است که نسل های هزاران سال پس ازآنها با اخراج و کشتار به جرمی که هیچ نقشی در آن نداشته اند مجازات شوند؟
اگر از زاویۀ علمی به تاریخ زندگی انسانها نگریسته شود، مهاجرت و جابجایی کتله های جامعۀ انسانی ناشی از هر عامل طبیعی واجتماعی پیوسته تحقق یافته است. اگر نه تمام جوامع انسانی، بل اکثرآنها اعم از نژادها، ملت ها واقوام مختلف باعقاید گوناگون در سیارۀ زمین با مهاجرت و جابجایی ها ساکن شده اند.
گاهی این بحث مطرح می شود که کُشتار، همه سوزی و نسل کُشی یهودیان یا هولوکاست توسط هیتلر و نازی های آلمان که در جریان جنگ دوم جهانی در کشور آلمان بوقوع پیوست، تشکیل کشور و دولت اسرائیل به عنوان یک حق عادلانه و مسلم تاریخی، الزامی و اجتناب ناپذیر بود تا تکرار چنین فاجعه و جنایت علیه یهودیان گرفته شود. اما در این بحث، نه اسرائیلی ها و نه حامیان بین المللی آن، از انگلیس ها و اروپایی ها به شمول آلمان ها تا امریکایی ها، به این پرسش پاسخ نداده اند و نمیدهند که مگر جنایتکاران هولوکاست، نازی های آلمان بودند یا فلسطینی ها؟ هولو کاست در کجا واقع شد، در جغرافیای آلمان یا فلسطین؟
طرح ایجاد کشور و دولت اسرائیل
بنیامین زئب یا تیودرهرتزل (هرتصل) (۱۹۰۴-۱۸۶۰عیسوی) روزنامه نگار یهود اتریشی در اواخر سده نوزدهم(۱۸۹۴)به عنوان گزارشگر نشریه اتریشی “نویه فردیه پرسه
“Freie Presse Neue
در پاریس اقامت داشت. او شاهد یهودی ستیزی رو به افزایش در جوامع اروپایی بود و این یهودی ستیزی وی را به طرح تشکیل کشور مستقل یهودی و ایجاد جنبش صیهونیزم برد. هرتزل نخست در سال ۱۸۹۰ عیسوی کتابی را در عنوان کشور یهود منتشر کرد و سپس نخستین کنگره جهانی صیهونیزم را در ۱۸۹۷ عیسوی در شهر بال سویس با شرکت ۲۴۰ نفر از یهودیان کشورهای اروپایی به خصوص روسیه، آلمان، چک، سلواک و پولند تشکیل داد. اعضای کنگره پس از یک هفته گفتگو توافق خود را برتحقق سه موضوع: دادن هویت واحد ملی برای یهودیان، ایجاد وطن یهودی و تشکیل دولت یهودی اعلان کردند. کنگرۀ مذکور تا سال ۱۹۴۸ سی بار و در هر سال تشکیل جلسه داد. آژانس یا انجمن یهود و صندوق مالی یهود در نخستین کنگره ایجاد شد و در کنگرۀ هشتم(۱۹۰۵) فلسطین به عنوان وطن یهودیان مورد تصویب قرار گرفت.
از آن پس مهاجرت یهودیان از اروپا به خصوص از اروپای شرقی و روسیه به فلسطین گسترش یافت. یکی از چهره های متنفذ یهودی در بریتانیا داکتر حیم وایزمن استاد کیمیا در دانشگاه منچستر بود که در جهت اهداف کنگره جهانی یهودیان تلاش فراوان به خرچ داد. او که سپس اولین رئیس دولت اسرائیل(۱۹۴۸عیسوی)شد، حمایت دولت بریتانیا را از تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین بدست آورد.
روند شکل گیری اسرائیل در سالهای اشغال و قیمومیت بریتانیا بر فلسطین
نیروهای بریتانیا به فرماندهی ژنرال آلنبی در دسمبر ۱۹۱۷ وارد بیت المقدس شدند. در جنوری ۱۹۱۸ “هوگارت” نماینده دولت بریتانیا در جده با ملک حسین پادشاه حجاز یعنی عربستان سعودی امروز، مذاکره کرد. وی حمایت بریتانیا از مهاجرت یهودیان به فلسطین را، محدود خواند و پادشاه حجاز را به تأمین استقلال وحاکمیت اعراب اطمینان داد. این در حالی بود که پیش از آن در دوم نوامبر ۱۹۱۷، “آرتورجیمزبالفور” وزیر خارجه بریتانیا در نامه ای به “بارون ادموند جیمز روچلد” سرپرست یهودیان بریتانیا توافق دولت متبوع خود را به تشکیل کشور یهودی در فلسطین اعلان کرد. او در نامه نوشت:
«حکومت اعلی حضرت (پادشاه بریتانیا) به موضوع تأسیس وطن ملی برای ملت یهود در فلسطین به دیده ای موافق می نگیرد و نهایت سعی خود را برای تحقق این هدف به کار می گیرد.»
در سال ۱۹۲۲ یهودیان در فلسطین سازمانی را به نام آژانس یا انجمن یهود با حمایت و همکاری انگلیس ها بوجود آوردند. این انجمن در واقع از همان آغاز در نقش یک دولت یهودی عمل میکرد و سازماندهی موج مهاجرت یهودیان و تنظیم تمام بخش های اقتصادی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی جامعۀ یهودیان را در فلسطین بدوش داشت. آژانس یهود به تأسیس مدارس و مؤسسات آموزشی و تحصیلی یهودیان به زبان عبری پرداخت. شبکه های نشرات رادیو به این زبان بوجودآمد. هر چند شورش و مقاومت فلسطینی ها در برابر نیروهای بریتانیا و انجمن یهودیان ادامه یافت، اما مانع شکل گیری دولت اسرائیل نشد.
گسترش تظاهرات و شورش در فلسطین، چرچل صدر اعظم بریتانیا را واداشت تا دیدگاه جدید بریتانیا را در دفتر سفید یا کتاب سفید منتشر کند. در کتاب مذکور از سیاست بریتانیا مبنی بر محدودیت مهاجرت یهودیان متناسب به ظرفیت فلسطین، منع فروش زمین به یهودیان و تشکیل پارلمان منتخب سخن رفت تا از میزان نگرانی و شورش در میان اعراب فلسطین کاسته شود. سیاست عملی بریتانیا بر مبنای کتاب سفید در فلسطین ادامه نیافت. از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۹عیسوی بیش از ۳۶ هزار یهودی از روسیه، از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۲ شصت هزار یهودی از پولند و در سالهای دهۀ سی قرن بیستم، ۱۶۰ هزار یهودی از آلمان به فلسطین و یا کشور بعدی اسرائیل نقل مکان کردند.
طرح تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل و مخالفت فلسطینی ها و اعراب
یک کمسیون مامور بریتانیا در جنوری۱۹۳۷ گزارش خود را با پیشنهاد تشکیل دوکشور جداگانۀ یهودی و فلسطینی ارائه داشت واین طرح در سال۱۹۴۵ از سوی حزب کارگر بریتانیا مجدداً عنوان شد. کمیته ویژه سازمان ملل که قیمومیت فلسطین را از بریتانیا در سال ۱۹۴۷ بدوش گرفت نیز طرح مشابه را پیشکش کرد. شورای عالی عرب به تمام این طرح ها پاسخ رد داد، هر چند که آژانس یهود در فلسطین و کنگره یهودیان آنرا پذیرفت.
دراواخر دهۀ چهل گروه های مختلف مسلح یهودیان در جهت تشکیل دولت یهودی وارد عملیات نظامی شدند. سازمانهای نظامی یهودیان چون: “ایرگون” ، “هگانا”، “اتسل”، “لحی” و غیره به کوچاندن و قتل فلسطنیان آغاز کردند. نمونه های از کشتار فجیع اعراب فلسطین بدست نظامیان یهود در الحصاص در ۱۹۴۷ و دیر یاسین در ۱۹۴۸ رخ داد. دو صدو پنجاه نفر عرب فلسطینی در روستای دیریاسین توسط ایرگونیستها قتل عام شدند. طبریه، حیفا، عکا، یافا و بیت المقدس(اورشلیم)به تصرف سازمان های مسلح یهودی درآمد. تا اواسط می ۱۹۴۸ سیصد هزار فلسطینی خانه های خود را ترک گفتند.
تشکیل اسرائیل و جنگ های نافرجام اعراب
جنگ اول عرب و اسرائیل(پانزدهم می ۱۹۴۸)
درچهاردهم می ۱۹۴۸ با پایان یافتن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، کشور و دولت اسرائیل بصورت رسمی تشکیل یافت. منشور استقلال اسرائیل در همین روز صادر شد. یک روز بعد(۱۵می۱۹۴۸) نیروهای عربی متشکل از ارتش مصر، اردن، سوریه، عراق، لبنان، یمن، داوطلبانی از عربستان سعودی و فلسطینیان از چند جبهه به اسرائیل حمله کردند. مصری ها در مناطق ساحلی جنوب تا نزدیکی شهراشدود، پیشروی کردند. اردنی ها و عراقی ها ارتفاعات مرکزی فلسطین را گرفتند و نیروهای سوریه و لبنان نیز در شمال با اسرائیلی ها وارد جنگ شدند. این جنگ ها پس از هشت ماه که عرب ها در آغاز، پیروزی هایی بدست آوردند با شکست آنها پایان یافت. اسرائیل در این جنگ اراضی بیشتر را از اعراب گرفت و در نتیجۀ آن فلسطینی های بیشتری آواره شدند.
جنگ دوم اعراب و اسرائیل(جون ۱۹۶۷)
دومین جنگ اعراب و اسرائیل در جون۱۹۶۷ رخ داد. جمال عبدالناصر رئیس جمهور ملی گرای مصر با شرکت سوریه، اردن، عراق و کویت در صدد حمله بر اسرائیل شد. اما دولت شوروی از طریق سفیر خود در قاهره، ناصر را شب هنگام از خواب بیدار کرد و از حمله منصرف ساخت. فردای آن شب نیروی هوایی اسرائیل در یک تهاجم سریع و ناگهانی فرودگاه های این کشورها را بمباران کرد. سپس نیروی زمینی اسرائیل در یک جنگ شش روزه، اعراب را شکست داد و مناطق: صحرای سینا، کرانۀ باختری رود اردن، بلندی های جولان، نوارغزه و بیت المقدس را تصرف کردند. یک ملیون فلسطینی در این جنگ آواره شدند.
جنگ سوم اسرائیل و اعراب(اکتوبر ۱۹۷۳)
سومین جنگ اعراب و اسرائیل به جنگ “یوم کیپور”(مقدس ترین روز در یهودیت) معروف است با حملۀ مشترک مصر به ریاست جمهوری انور السادات و سوریه به ریاست جمهوری حافظ الاسد در اکتوبر ۱۹۷۳ بوقوع پیوست. این جنگ از ششم اکتوبر تا بیست و پنجم اکتوبر که سایر کشورهای عربی نیز از آن حمایت کردند، ادامه یافت. جنگ با یورش غافلگیرانۀ مصر و سوریه بر مواضع نیروهای اسرائیل در شرق کانال سویز و بلندی های جولان آغاز شد.
قوای مصر با گذر از کانال سویز بسوی صحرای سینا پیشروی کردند. نیروهای سوریه نیز نقاط مهمی را در بلندی های جولان تسخیر کردند. اما اسرائیل در یک ضد حمله مناطق از دست رفته را از سوریه پس گرفت و تا حومۀ دمشق پیش رفت. در ضد حمله بر قوای مصر نیز غلبه یافت، ارتباط نیروهای مصری را در شمال و جنوب ساحل شرقی سویز قطع کرد و وارد خاک مصر شد. اسرائیل در این جنگ توان نظامی خود را با کمک مستمر ایالات متحده امریکا تقویت کرد. لشکر سوم مصر در صحرای سینا و شهر سویز در ساحل بحیرۀ سرخ را در محاصرۀ کامل قوای خود قرار داد. کمک های دولت سوسیالیستی شوروی به مصر و سوریه که آن وقت در واقع متحدین عرب شوروی شمرده می شدند به حدی نبود که در برابر اسرائیل و کمک امریکا به اسرائیل، ایستادگی کند. با بالا گرفتن تنش لفظی و اختلاف میان امریکا و شوروی، این جنگ در ۲۵ اکتوبر ۱۹۷۳ با تلاش سازمان ملل متحد به آتش بس میان طرفین انجامید. اسرائیل کماکان سرزمین های اعراب را که در جنگ ۱۹۶۷ تصرف کرده بود در جنگ ۱۹۷۳ با تحمیل شکست بیشتر بر آنها، حفظ کرد.
مقاومت نافرجام فلسطینی ها
جنگجویان فلسطینی در تمام جنگ های اعراب در کنارارتش های عربی بودند. اما ناتوانی و شکست پیاپی اعراب آنها را بسوی ایجاد سازمانهای مبارز و مسلح فلسطینی برد تا با ادامۀ مقاومت و توسل به نبرد گوریلایی سرزمین خود را از اسرائیلی ها پس بگیرند؛ مقاومتی که پس از هفتاد و پنجسال همچنان بی نتیجه ادامه دارد.
نخستین سازمان مقاومت را مهاجران فلسطینی مقیم کویت در سال۱۹۵۰عیسوی به نام الفتح تشکیل کردند که در رهبری آن یک دانشجوی جوان فلسطینی رشته انجینری(مهندسی) بنام یاسر عرفات قرار گرفت. این سازمان عملیات متعدد چریکی را علیه اسرائیل انجام داد و به رهبری عرفات راه های مختلف عملیات جنگی و تروریستی را تا مذاکره و توافق صلح با اسرائیل تجربه کرد.
پس از ایجاد سازمان الفتح سازمان های مختلف دیگر فلسطینی با افکار متفاوت ملی گرایی و اندیشه های آیدئولوژیک مارکسیستی و سپس اسلامی بوجود آمدند. مانند سازمانهای: الصاعقه، جبهه دموکراتیک آزادیبخش فلسطین، جبهه خلق برای آزادی فلسطین، جبهه آزادی بخش فلسطین، جبهه آزادیبخش عربی، سازمان اسلامی حماس، سازمان جهاداسلامی و غیره.
اعراب ؛ سرخوردگی از جنگ و بازگشت به مذاکره و صلح با اسرائیل
کشورهای عربی پس از سه جنگ با اسرائیل امید خود را به پیروزی نظامی از دست دادند. آنها در صدد مذاکره و راه حل سیاسی و تأمین روابط با اسرائیل شدند. انورالسادات رئیس جمهور مصر با مناخیم بگین صدراعظم اسرائیل توافق نامۀ صلح را به میانجگیری ایالات متحده امریکا در ۱۷ دسمبر ۱۹۷۸ در کمپ دیوید امریکا امضا کرد. اسرائیل را به رسمیت شناخت و اسرائیل از صحرای سینا عقب رفت.
تا پایان سدۀ بیستم عیسوی دیگر فلسطین به عنوان قضیه ای ملی اعراب برای سران دولت های عربی اهمیت خود را ازدست داد. ملک حسین پادشاه اردن در سال ۱۹۹۴عیسوی با اسرائیل پیمان صلح بست و روابط دیپلوماتیک برقرار کرد. یاسرعرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین نیز با اسرائیل در سال ۱۹۹۵ عیسوی پیمان صلح اسلو را امضاکرد و کشوراسرائیل را به رسمیت شناخت. مجمع قانونگذاری فلسطین در سال ۱۹۹۶ عیسوی یاسرعرفات را به ریاست ادارۀ خود گردان فلسطین برگزید. عرفات در نوامبر ۲۰۰۴ وفات کرد وجای او را در رهبری اداره خودگردان محمود عباس گرفت.
اسرائیل در مقابل پیمان صلح با فلسطینی هامتعهد شد تا درآینده دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت بشناسد. برای مقدمات آن، اسرائیلی ها ادارۀ مناطق فلسطینی را در داخل فلسطین مانند نوار غزه و ساحل رود اردن به فلسطینی ها داد. بیت المقدس شرقی که از سوی فلسطینی ها پایتخت آینده کشور فلسطین خوانده میشود از امضای پیمان بیرون ماند. اسرائیل بیت المقدس را بصورت یک پارچه پایتخت خود اعلان کرد. در حالی که کشورهای جهان و سازمان ملل این اعلان یک جانبۀ اسرائیل را نپذیرفتند، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در سال ۲۰۱۸ بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت امریکا را از تل ابیب به بیت المقدس انتقال داد.
کشورهای دیگر عربی به استثنای سوریه و لبنان نیز با اسرائیل وارد رابطه شدند. امارات متحده عرب، بحرین و مراکش با اسرائیل روابط سیاسی برقرار کرد. سوریه به خاطر رابطه اش با ایران و نفوذ نیروهای ایرانی در آنجا و ادامۀ اشغال بلندی های جولان با اسرائیل به توافق نرسید. در کشور لبنان تنها گروه شیعۀ حزب الله با حمایت ایران به دشمنی با اسرائیل ادامه داد و با مقاومت مسلحانه اسرائیل را وادار به خروج از جنوب لبنان کرد.
جمعیت فلسطینی ها و اسرائیلی ها
مرکز احصایه یا آمار فلسطین در سال ۲۰۲۰ مجموع جمعیت فلسطین را در داخل فلسطین و کشورهای دیگر، سیزده ملیون و هفتصد هزار نفر اعلان کرد. از این شمار، ۳ ملیون و یکصد هزار نفر فلسطینی در کرانۀ باختری و شرق بیت المقدس و دو ملیون و یکصد هزار نفر فلسطینی در نوار غزه زندگی می کنند. بیشتر از چهل درصد این جمعیت در واقع مهاجران فلسطینی از سایر مناطقی است که حالا کشور اسرائیل را تشکیل میدهند و پس از شکست عرب ها در جنگ های سه گانه به سواحل رود اردن و نوار غزه آمدند. یک ملیون و ششصد هزار فلسطینی دیگر در داخل خاک امروز اسرائیل زندگی می کنند که در واقع پدران و پدربزرگان آنها خانه و زمین خود را ترک نکردند و این ها فرزندان و نوه های آنها هستند. قابل تذکر است که این جمعیت فسلطینی های داخل اسرائیل شهروندی اسرائیل گرفته اند و به عنوان شهروندان عرب اسرائیل شناخته می شوند.
مطابق گزارش مرکز آمار فلسطین، شش ملیون دوصد هزار فلسطینی در کشورهای مختلف عرب به خصوص در اردن، سوریه و لبنان اقامت دارند و در حدود یک ملیون فلسطینی دیگر در سراسر جهان پراگنده اند و در کشورهای مختلف به سر میبرند.
دو بخش اصلی یعنی کنارۀ باختری رود اردن به شمول اراضی شرق بیت المقدس و نوار غزه که حالا اکثریت جمعیت داخلی فلسطین را در خود جای داده است بصورت جدا از هم در دو طرف خاک اسرائیل قرار دارند. این هر دو منطقه در جنگ دوم عرب و اسرائیل به تصرف اسرائیل در آمد، اما پس از موافقت نامۀ صلح اسلو، اسرائیل به تدریج نیروهای خود را از هر دو منطقۀ مذکور خارج کرد و ادارۀ آنرا برای سازمان های فلسطینی تحت رهبری و ریاست یاسر عرفات داد. علی رغم آن، اسرائیل از همان زمان اشغال تا حالا به ساختن شهرک های یهودی نشین علی رغم مخالفت سازمان ملل و حتی غرب ادامه داد و گفته می شود که اسرائیل در کنارۀ باختری رود اردن در مجاورت و حتی میان جمعیت فلسطینی ها سیصد هزار شهرک ساخته است که جمعیت یهودی اسرائیل در آن شهرک ها زندگی می کنند.
جمعیت کشوراسرائیل بر مبنای احصائیۀ این کشور در سال ۲۰۲۱ به ۹ ملیون سیصد شصت و چهار هزار نفر میرسد. بر اساس منابع اسرائیلی، هشتاد در صد این جمعیت را شهروندان یهودی، اندکی بیش از بیست درصد آنرا شهروندان عرب شامل عرب های مسلمان و مسیحی و باقی آنرا اقلیت های مختلف قومی و مذهبی دیگر مانند مارونی ها، سامری ها، ارمنی ها، چرکسی ها و کردها تشکیل میدهند.
کشور اسرائیل با موقعیت در شرق بحیرۀ مدیترانه و سواحل شمالی بحیرۀ احمر، در شمال با لبنان، در شمال شرق با سوریه، در شرق با اردن، در جنوب شرق با مصر و در شرق و غرب با سرزمین های فلسطینی کرانۀ باختری و نوار غزه هم مرز است.
اسرائیل از نظر نظامی چه از نظر ارتش و چه از نظر صنایع نظامی یکی از کشورهای قدرتمند و پیشرفته در جهان است. اسرائیل انواع تسلیحات پیشرفته را تولید میکند و سالانه ملیارد ها دالر را از صدور و فروش تولیدات صنایع نظامی خود بدست می آورد. علاوه براین، اسرائیل از نظر نظامی مورد حمایت بلاقید وشرط امریکا و کشورهای اروپا به خصوص اروپای غربی قرار دارد.
وضعیت فلسطین و فلسطینی ها پس از جنگ و صلح با اسرائیل
پیمان و توافقات دو جانبۀ مصر و اردن با اسرائیل، اختلاف را در داخل کشورهای عربی و سازمان های فلسطینی تشدید کرد. پس از آن گروه های اسلامی فلسطین مانند حماس و جهاد اسلامی به عنوان نیروهای مخالف صلح با اسرائیل و با نفوذ در میان جامعۀ فلسطین به خصوص نسل جوان فلسطینی عرض وجود کردند و با مقاومتی که به انتفاضه شهرت یافت با اسرائیل جنگیدند. هم چنان این گروه ها به خصوص جنبش حماس با سازمان آزادیبخش فلسطین که با اسرائیل معاهدۀ صلح امضا کرد و دست از جنگ کشید، نیز بارها وارد درگیری نظامی شدند.
گروه های فلسطینی به خصوص سازمان آزادیبخش فلسطین و حماس پس از کشمکش های خونین به تدویر انتخابات و پذیرش نتیجۀ آن توافق کردند. حماس انتخابات را در سال ۲۰۰۶ برد و اسماعیل هنیه را صدراعظم ادارۀ خودگران فلسطین یا حکومت فلسطین معرفی کرد، اما سازمان فتح پیروزی حماس و صدارت اسماعیل هنیه را نپذیرفت. کشورهای غربی نیز نتیجۀ انتخابات را نپذیرفتند و با ادارۀ خود گردان فلسطینی برهبری حماس کنار نیامدند. سرانجام میان جنبش حماس و جنبش فتح در جون ۲۰۰۷ درغزه جنگی واقع شد که به تسلط کامل حماس بر نواز غزه و بیرون راندن فتح انجامید. حماس در ساحل باختری شکست خورد و فعالیت آنرا جنبش فتح در ساحل باختری ممنوع اعلان کرد.
جنبش فتح که هر چند با اسرائیل معاهدۀ صلح امضا کرد و دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت تا در ازای آن کشور و دولت مستقل فلسطینی را به پایتختی بیت المقدس شرقی تشکیل دهد، به چنین هدفی نرسید. اسرائیل شهرک سازی را در کرانۀ باختری رود اردن گسترش داد و به شدت با این خواست که شرق بیت المقدس پایتخت کشور فلسطین باشدف مخالفت کرد.
جنگ های حماس و اسرائیل
جنگ کشورهای عربی و فلسطینی ها با اسرائیل برای آزادی فلسطین و تشکیل کشور فلسطینی پس از ده ها سال فراز و نشیب و ناکامی مطلق، به جنگ یک گروه فلسطینی یعنی جنبش حماس و چند گروه های کوچک نظامی دیگر در غزه تقلیل یافت.
حماس نام اختصاری جنبش مقاومت اسلامی یا به عربی”حرکه المقاومه الاسلامیه” یک سازمان اسلامی سیاسی نظامی فلسطین است که در سال ۱۹۸۷ به رهبری عبدالعزیز رنتیسی و شیخ احمد یاسین به عنوان شاخه فلسطینی اخوانالمسلمین تأسیس شد و هدف خود را تشکیل کشور فلسطین در خاک اسرائیل فعلی اعلان کرد. حماس از دو شاخۀ سیاسی و نظامی تشکیل شده که شاخۀ نظامی آن متشکل قطعات عزالدین قسام است. در حالی که امریکا، اسرائیل و کانادا هر دو بخش حماس را گروه تروریستی میدانند، آسترالیا و بریتانیا فقط شاخه نظامی حماس را در فهرست گروههای تروریستی خود قرار دادهاند. هم چنان در حالی که فعالیت حماس از سال ۱۹۹۹ در کشور اردن ممنوع اعلان شد، رهبران سیاسی و حماس چون خالد مشعل و اسماعیل هنیه در شهر دوحه پایتخت قطر اقامت دارند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز با حماس رابطۀ خوب ندارند و از آن حمایت نمی کنند. مصر نیز حماس را نمی پذیرد و در سال ۲۰۰۸ احمد ابوالغیط وزیر خارجه مصر در حکومت حسنی مبارک، جنگ حماس در برابر اسرائیل رامضحک خواند وحملات موشکی حماس به اسرائیل را فرصتی برای حملۀ اسرائیل به فلسطین خواند. پس از یک سال حکومت اخوان المسلین در مصر در سال ۲۰۱۱، رابطۀ مصر با حماس بسیار خراب شد و شاخۀ نظامی حماس را در فهرست گروه های تروریستی قرار داد.
از میان کشورهای اسلامی منطقه تنها جمهوری اسلامی ایران است که حماس را مورد حمایت نظامی و مالی قرار میدهد، هر چند این حمایت و مقدار کمک مالی تهران به حماس بسیار کمتر از کمکی است که به حزب الله لبنان ارائه می کند. منابع معتبر می گویند که ایران به حزب الله لبنان سالانه هشتصد تا یک ملیارد دالر، اما به حماس هر سال یکصد ملیون دالر می پردازد.
حماس پس از تسلطش بر نوار غزه چند بار با اسرائیل به جنگ پرداخت. جنگ حماس تنها به پرتاب راکت از غزه به شهرهای همجواز اسرائیل محدود می شد، اما اسرائیل در پاسخ به آن غزه را با حملات هوایی، راکتی و تانک و توپ زیر ضربات مرگبار قرار میداد و موجب کشتار و ویرانی گسترده می شد. این نوع برخورد های نظامی حماس و حملات اسرائیل که گاهی به ورود نیروهای زمینی اسرائیل به داخل غزه می انجامید به تکرار در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، سال های ۲۰۱۴ ، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ رخ داد.
جنگ امروز حماس و اسرائیل(۷اکتوبر ۲۰۲۳)
آخرین جنگ حماس و اسرائیل بصورت ناگهانی با حملۀ نیروهای حماس از زمین، هوا و بحر بر خاک اسرائیل در سحرگاه هفتم اکتوبر سال روان ۲۰۲۳ میلادی آغاز شد. نیروهای حماس با شلیک هزاران راکت به شهر های مختلف اسرائیل به شمول تل ابیب پایتخت با عبور از مرز های غزه به شهرک ها و قریه های اسرائیلی اطراف غزه وارد شد. قرارگاه های نظامی اسرائیلی اطراف مرزها غزه را تصرف کرد. صد ها اسرائیلی نظامی و غیر نظامی را کشتند و ۱۵۰ نفر را به گروگان گرفتند. گروه جهاد اسلامی فلسطین نیز در این حمله حماس را همراهی کرد. تا پنج روز دیگر که اسرائیل موفق شد تا نیروهای حماس را از شهرک های اطراف غزه بیرون کند، در این حمله بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی کشته شدند و بیش از چهار هزار زخمی شدند.
این حملۀ ناگهانی حماس که ظاهراً سازمان های استخبارات اسرائیلی از جمله موساد آگاهی نیافتند، و بالا بودن میزان تلفات اسرائیلی ها در نتیجۀ آن که در طول هفتاد سال اخیر برای اسرائیلی ها بی سابقه بود، اسرائیل را تحقیر و خشمگین کرد. در مورد عدم آگاهی اسرائیل از این حملۀ حماس دیدگاه های متفاوتی ارائه می شود که بعضی آنرا دامی برای سرکوب قطعی حماس از سوی اسرائیل میدانند.
حماس با کشتار شرکت کنندگان یک کنسرت در جنوب اسرائیل که همه غیر نظامی بودند و با کشتار شماری از کودکان و زنان در یک شهرک دیگر اشتباه بزرگی کرد که افکار عمومی را د رجوامع و غربی و داخل اسرائیل را علیه خود بر انگیخت.
واکنش اسرائیل مسلماً بسیار نامتوازن و وحشتناک بود. بمباران غزه را از همان روز نخست آغاز کرد و صد ها هزار نیروی خود را با هزاران تانک و توپ در سراسر مرز غزه برای حملۀ زمینی منتقل ساخت. تا کنون هزاران نفر فلسطینی در شهر غزه کشته و زخمی شدند و بخش زیادی از شهر غزه ویران شده است.
در حالی که امریکا و اروپا از اسرائیل در جنگ با حماس حمایت می کنند و امریکا با ارسال دو کشتی هواپیما بر به منطقه و ارسال مهمات به اسرائیل جدیت این حمایت را نشان داد، جمهوری اسلامی ایران به عنوان حامی حماس هیچگونه حمایتی را از حماس نشان نمیدهد. کشورهای عربی نیز از حماس حمایت نمیکنند.
صرف نظر از اینکه حملۀ ناگهانی حماس و تلفات بی سابقۀ اسرائیل از نظر عاطفی و احساسی برای فلسطینی ها و مردم عرب مطلوب و افتخار آور بود، اما در واقع یک خطای استراتژیک برای حماس شمرده می شود که خود را در معرض سرکوب و تضعیف قطعی اسرائیل قرار داد. این جنگ مانند همه جنگ های دیگر اعراب، گره فلسطین را محکم تر و پیچیده تر می کند و فلسطینی ها را از تشکیل کشور مستقل فلسطین دور تر می سازد. اگر غزه باردیگر به تصرف اسرائیل در آید و دو ملیون مردم غزه آواره شوند، زمینۀ تشکیل کشور و دولت فلسطین در زمینی که این کشور و دولت روی آن تشکیل شود بسیار بسیار نامساعد و نامحتمل می گردد. به این نقشه ها نگاه کنید که از ۱۹۴۸ تا حالا بر سر فلسطین و فلسطینی ها چه آمده است و چگونه اراضی و کشور آنها قدم به قدم در اشغال اسرائیل قرار گرفته است. در حالی که سازمان ملل متحد قطع نامه های مختلفی راتصویب کرد تا اسرائیل از اراضی اشغالی بیرون شود و کشور فلسطین بوجود بیاید، اما اسرائیل با حمایت امریکا و غرب هیچ اعتنایی به اجرای این قطعنامه ها نکرد.