چگونه شاعر شویم؟
نوشتن شعر نوعی ماجراجویی است که به ما کمک میکند تا زبانی غنی داشته باشیم و با کلمات تصاویری شفاف نشان دهیم.
سرودن شعر یکی از انواع نوشتن خلاقانه است حتی اگر تصمیم به انتشار آن نداشته باشید.
بعضی میگویند شعر زمانی ساخته میشود که بهترین کلمات در بهترین مکانها قرار میگیرند یا توصیف صحنه است با کلمات. در این نوشته به دنبال معنی و چیستی و تاریخچۀ شعر نیستیم.
میخواهیم بدانیم اگر فکر میکنیم ذوق شعر و ادب در وجود ما نهفته است، برای پرورش و ظهور آن چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
- برای شروع بهتر است تا میتوانید شعر بخوانید. فارغ از اینکه در کدام مرحله از سرودن شعر هستید باید به صورت مستمر شعر دیگران را دنبال کنید. اشعار تمام دوران را بدون توجه به اینکه در چه زمان و موقعیتی سروده شده بخوانید. سعی کنید از نوع شعرها و تکنیکهای به کار رفته در آنها یاد بگیرید و استفاده کنید. بسیاری از افراد شعر نمیخوانند به بهانههایی مثل:
شعر دیگران روی من تأثیر میگذارد و میخواهم یک کار خاص ارائه کنم.
شعر من از قلبم بر آمده و یک نوع بیان خود است.
شعر یک نوع بیان هنری است و هیچ قاعدهای برای آن وجود ندارد.
مادرم میگوید تو استعداد کافی داری.
و…
همۀ این استلالها میتواند درست باشد اما اگر میخواهید شعری برای انتشار آماده کنید باید قدمقدم پیش رفته و همه نکات را در نظر بگیرید.
از شاعران نامور فارسی، به جز سعدی و حافظ که آشنای ذهن همۀ ما هستند، اشعار بیدل دهلوی، صائب تبریزی، طالب آملی و وحشی بافقی تأثیر مهمی بر روند سرودن شعر دارند و از شاعران معاصر هم میتوان به نیما یوشیج، احمد شاملو، حسین منزوی، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، نصرت رحمانی و شفیعی کدکنی اشاره کرد. البته نباید صرفاً به خواندن آثار چند شاعر بسنده کرد و از آثار سایر شاعران خوب غافل شد. تا میتوانید شعر بخوانید.
وقتی شعر افراد زیادی را میخوانید یک آموزشگاه غیرمستقیم با معلمهای خاص و منحصربهفرد خواهید داشت.
اما در کنار خواندن شعر، داستان، رمان و حتی روزنامهها را نادیده نگیرید. مهمترین ویژگی شاعر این است که بتواند با جهان ارتباط برقرار کند بنابراین خوب است که مسائل روز را نیز در نظر بگیرید.
در این رابطه سایت گنجور یک مجموعۀ مناسب برای دسترسی به اشعار کهن و کلاسیک است.
- همیشه در حال نوشتن باشید و دست از قلم برندارید. اشتباه اکثر افراد در این زمینه این است که فکر میکنند باید در انتظار الهام به سر ببرند تا شعری بنویسند، در حالیکه هر چه بیشتر تمرین کنید و همراه با خواندن شعر دیگران، خودتان هم بنویسید، هر چند بدون ساختار و نامناسب و بیمعنی اما در نهایت میتوانید از دل همین تمرینها به چیزی که میخواهید برسید.
به خودتان اجازه دهید که گاهی بد بنویسید اما از نوشتن دست نکشید. نمیگوییم تمام روز خود را پشت میز نشسته و صرف نوشتن کنید اما یک روال نوشتاری مشخص داشته و به آن پایبند باشید.
مثلاً برای خودتان تعیین کنید که روزی دو جمله بنویسید و به هر طریقی این کار را انجام دهید. نوشتن روزانه مهارتهای شعری شما را بهبود میدهد و تقویت میکند.
بعضی افراد صبحها حال خوبی برای نوشتن دارند بعضی عصر و بعضی شب، مهم این است که زمان خودتان را پیدا کنید و ببینید چه چیزهایی به شما امکان سرودن یک شعر خوب میدهد. میگویند ویکتور هوگو به محض بیدار شدن از خواب، ایستاده به سمت میز میرفت و شروع به نوشتن رمان یا شعری میکرد.
گاهی میتوانید از موضوعات خیلی ساده در زندگی و محیط اطراف خود، مثل روند شغلیتان، اسباببازی فرزندتان، گلدان گل روی میزتان و… ایده گرفته و خود آن را در ذهن بپرورانید.
- همیشه با خودتان کاغذ و قلم داشته باشید یا به عبارتی « دائم الدفترچه» باشید. هر چه به ذهنتان میرسد را بنویسید. لزومی ندارد همین که پای کار نشستید یک مثنوی بلند یا یک غزل عاشقانۀ کامل بسرایید بلکه شعر گاهی مثل یک ساختمان بلند با آجر روی آجر گذاشتن و مرور زمان شکل میگیرد.
بنابراین عجله نکنید. با این کار مجموعهای از تداعیها و نوشتههایی خواهید داشت که میتوانید به تدریج آنها را ویرایش و تکمیل کنید.
- عزیزان خود را بکشید.» بازنگری را دست کم نگیرید. اینکه قافیههای شعر شما همه درست است و قصۀ آن به پایان رسیده یا اینکه شما دوستش دارید دلیل کامل بودن آن نیست. شعر خوب خواننده را به حرکت در میآورد و او را تحت تأثیر قرار میدهد. به درستی با او ارتباط برقرار میکند. نوشتن شعری به این صورت مشکل است و نیازمند بازنگری و دقت زیاد.
بسیاری از شعرا و نویسندگان وقتی پس از چند روز یا چند ماه به متن پیشنویس خودشان نگاه میکنند میگویند «واقعاً من اینها را نوشتهام؟»
وقتی شعری را نوشتید که فکر میکنید کامل است آن را کنار گذاشته و بعد از گذشت زمانی مشخص دوباره به سمت آن برگردید. در این مدت میتوانید روی شعرهای قدیمیتر خود کار کنید و شعر تازه نیز بسرایید. خواندن شعر را هم هیچگاه متوقف نکنید. با دانستن اینکه میتوانید بعداً به کار خود بازگردید و آن را اصلاح کنید، در نوشتن اولیه، به خودتان آزادی بیشتری خواهید داد.
- شعر خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهید. نظر بزرگان ادبی را نادیده نگیرید و از به اشتراکگذاری کار خود با آنها واهمهای نداشته باشید. ممکن است بعضی کار شما را دوست داشته باشند و بعضی هم نه. تمام نکات را یادداشت کرده و در بازنگری از آنها استفاده کنید.
اگر مشکلی در شعر شما وجود دارد نگویید: «این سبک من است» و اگر سبک شما چنین است بدانید راه را اشتباه رفتهاید.
- تکنیکها و قواعد شعری را بشناسید و یاد بگیرید.
بنابراین مهارتهایی مانند حذف کلمات غیرضروری، استفادۀ بهجا از کلمات و شیوۀ قرار گرفتن آنها در کنار هم، به طور مناسب و مواردی از این دست، برای تصویرسازی و ایجاد یک نوشتۀ هنرمندانه لازم است و به ساختن یک نوشتۀ تأثیرگذار کمک میکند.
سعی کنید در این مسیر به طور مداوم از فرهنگ لغت استفاده کنید. اولین واژه یا جملهای که از ذهنتان میگذرد را نپذیرید. با رجوع به لغتنامه میتوانید برای یک کلمه، مثلاً «رنج»، جایگزینهای زیبایی بیابید.
با کلمات بازیکنید و آنقدر آنها را در نوشته خود جابهجا کنید تا به مقصود مورد نظر خود برسید.
مهم نیست موضوع شعر شما چیست، فقر، مرگ، عشق و… در هر صورت باید آن را به مخاطب نشان دهید مطابق همان جملۀ معروف «نگو، نشان بده.
برای تصویر سازی در شعر از همۀ اجزای طبیعت، رنگها، اشیاء، حالات و رفتار انسان و… استفاده کنید.
نویسنده : زهرا شریفی